عشق یعنی با تو خواندن از جنون عشق یعنی سوختنها از درون عشق یعنی سوختن تا ساختنعشق یعنی عقل و دین را باختن عشق یعنی دل تراشیدن ز گلعشق یعنی گم شدن در باغ دل عشق یعنی تو ملامت کن مراعشق یعنی می ستایم من تو را عشق یعنی در پی تو در به در عشق یعنی یک بیابان درد سر عشق یعنی با تو آغاز سفر عشق یعنی قلبی آماج خطر عشق یعنی تو بران از خود مرا عشق یعنی باز می خوانم تو را عشق یعنی بگذری از آبرو عشق یعنی کلبه های آرزو عشق یعنی با تو گشتن هم کلامعشق یعنی انتظار یک سلام عشق یعنی دستهایی رو به دوست عشق یعنی مرگ در راهت نکوست عشق یعنی شاخه ای گل در سبد عشق یعنی دل سپردن تا ابد عشق یعنی سروهای سربلند عشق یعنی خارها هم گل کنند عشق یعنی تو بسوزانی مراعشق یعنی سایه بانم من تو را عشق یعنی بشکنی قلب مرا عشق یعنی می پرستم من تو را عشق یعنی آن نخستین حرفها عشق یعنی در میان برفها عشق یعنی یاد آن روز نخست عشق یعنی هر چه در آن یاد توست عشق یعنی تک درختی در کویر عشق یعنی عاشقانی سر به زیر عشق یعنی بگذری از هفت خان عشق یعنی آرش و تیر و کمان
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
محبتـــ رو وقتـــی یاد گرفتـــم کــه قصــه ی پســر کوچولویـــی رو شنیــدم که وقتـــی داشتــــ بـــارون میومــد سرشـو رو به آســمون بلند کرد و گفتــــ:خدایــا گریــه نکن درستـــ میشــه...... ملـکــــــــــــه احســـــــــــاس
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت