loading...
آنتی حسرت (در حسرت ساحل سرد)
رها بازدید : 7 دوشنبه 25 آذر 1392 نظرات (0)

مرد از زن خیلی تنهاتره!
مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد،
دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد!
مرد موهاش بلند نیست که توی بی کَـسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همۀ دنیا!
مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی شه!
مرد حتی دردهاشو اشک که نه،یه اخـمِ خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش!
یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت :
"
میـــــــــــــم ... مثلِ مـــــرد

 

 آخر نوازشم کرد

اما نمیدانست سنگ قبر احساس ندارد

 

 

خیال بوسه ای که اینجا جا گذاشتی اش ،

بر لبانم سنگینی می کند ...

به خاک می افتم در مقابلت فکر می کنی چیز دیگری هم برای باختن دارم هنوز ؟

 

 

دیشـــب خـــــــدا آروم صـــدام كـــرد و

 

گفــــت : خــــــــــوابی ؟

عشــــقت داره قــــربون یــــكی دیــــگه میــره ؛

اونـــوقت تــــو راحت خوابیـــــــــــدی ..؟

لبخنــــدی زدم و گفتــــم : خــــــــــــدا جونم !

این همون مخــــلوقی هست كه وقتـــــی آفریدیـــش

 

به خودت آفـــــرین گفتی ..!

 

 

 

یــــــــــــــــــــــــــــــاد بگیر

گاهی نباید ناز كـــــشید ؛

انتظاركـــــشید ؛

... آه كـــــشید ؛

درد كـــــشید ؛

فریاد كـــــشید ....

تـنهـآ باید دست كـــــشید و رفت ...

 

 

سیگارم چه خوب درک میکند مرا ...

وای که چه زیبا کام میدهد

این نوعروس هر شب تنهایی هایم...لباس سپیدش را تا صبح برایم میسوزاند

و من تا صبح بر لبانش بوسه میزنم ..!

چه لذتی میبریم از این هم خوابگی...

 

او از جان مایه میگذارد و من از عمر...

هردو میسوزیم به پای هم ...

بی سیگار که میشوم

اندکی فقط اندکی پول خرج میکنم و سیگار دار میشوم ...

اما عمریست کوه غرورم را خرج کرده ام و هنوز تو را ندارم

 

 

مـــن ســـزاوار ایـــن " فراموشـــی " نبـــودم ...

همانطـــور کـــه تـــو

لایـــق ایـــن " عشـــق " نبـــودی

 

درد ، مرا انتخاب کرد

من ، تو را

تو ، رفتن را

آسوده برو ! دلواپس نباش !

من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم .

 

 

مگه قلب من بت بود..!!!

 

که خدا تو را

 

برای شکستنش فرستاد….؟؟؟

 

چرا؟؟؟!!!

 

دلم می گیرد !..

وقتی ..

می نویسم فقط برای تو ..

ولی ..

همه می خوانند الا تو

 

 

بیزارم از این خواب ها

که هر شب مرا به آغوش تو می آورد

و

صبح ها با اشک از تو جدایم میکند

 

 

شب ها خوابم نمی برد

از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم

بی انصاف

محکم زدی ،

جایش مانده است

به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو

ارزان تـــــــر از آنچه که فکرش را بکنی بــــودی

ولی ،

برای مـــــــــن ؛

گران تمـــــــــام شدی….

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
محبتـــ رو وقتـــی یاد گرفتـــم کــه قصــه ی پســر کوچولویـــی رو شنیــدم که وقتـــی داشتــــ بـــارون میومــد سرشـو رو به آســمون بلند کرد و گفتــــ:خدایــا گریــه نکن درستـــ میشــه...... ملـکــــــــــــه احســـــــــــاس
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 119
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 131
  • بازدید سال : 260
  • بازدید کلی : 3,194