loading...
آنتی حسرت (در حسرت ساحل سرد)

دق

رها بازدید : 10 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)

بــه يــاد كــســے كــه...
ديــگــه بـهــش زنــگــ نــمــے زنــم....
امــا...
اگــه بــفــهــمــم خــطــش خــامــوشــه...

دق مــے كــنـــــــم...

 

چشماتو خواستم بکشم ،دریا اومد تو نقاشی

گفتی محاله که بیاد، اما اومد تو نقاشی

پلکا تو که بهم زدی،جنگ جهانی در گرفت

هر چه خبر نگار اومد،از مژه هات خبر گرفت

سکه به سکه، سین به سین،تو سینه درجت می کنم

سفره هفت سین منی،هستیمو خرجت می کنم

عقربه های ساعتم لحظه شماری می کنن

تو انتظارن که بیای،هی بی قراری می کنن

مثل دو ریل آهنی،نزدیک ودوریم ما دوتا

زندگی مثل ترنه،پای عبوریم ما دوتا

بالها تو واکن شاپرک،بیا رو شونه هام بشین

 

از آسمون جدا بشو،غرورتو بذار زمین

 

رفتی وتوی دل من غما دارن صف می کشن

کاری بکن،ای خوب من نذار که متحد بشن

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
محبتـــ رو وقتـــی یاد گرفتـــم کــه قصــه ی پســر کوچولویـــی رو شنیــدم که وقتـــی داشتــــ بـــارون میومــد سرشـو رو به آســمون بلند کرد و گفتــــ:خدایــا گریــه نکن درستـــ میشــه...... ملـکــــــــــــه احســـــــــــاس
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 119
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 78
  • بازدید سال : 207
  • بازدید کلی : 3,141